وبلاگ علی سواری

یادداشت، گزارش، تحلیل و روزمره‌نویسی

به مناسبت اربعین حسینی...

از کسانی که سینه چاک امام حسین(ع) نیستند بیشتر از اونهایی که راه امام حسین(ع) را قبول ندارند میترسم. اونهایی که عاشق امام حسین(ع) نیستند بیشتر ازشون برمیاد فاجعه عاشورا را رقم بزنند. و گرنه کوفیان هم راه امام حسین(ع) را قبول داشتند و هم خود حسین(ع) را. این حقیقت را از نامه‌های مکرر کوفیان به آقا میشه فهمید...

+ خودت یه لحظه فکر کن؛ کسی عاشق انسانی همچون حسین(ع) نباشه! چطور آدمی میتونه باشه!؟
۱۱ دی ۹۱ ، ۱۶:۱۷ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

نهم دی از یک زاویه دقیق‌تر!

جمعی از برجسته‌ترین بیکاران کشوری و لشکری دور من جمع شدند برای اینکه بررسی کنیم چی شد که نهم دی بوجود اومد و بساط فتنه جمع شد؟ خلاصه هر کی یه تزی می‌داد. آخرش ارزیابی من مورد قبول همگان قرار گرفت؛ نهم دی توطئه پیچیده برادر من بر علیه خانواده و دوستانش بود تا بعد از بیست و اندی سال زندگی بر فراز نشیب! موفق بشیم تاریخ تولدش را برای همیشه به خاطر بسپاریم

+ پیش‌پیش تولدش مبارک (:
۰۷ دی ۹۱ ، ۱۴:۱۶ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

دوسم نداره مگه زوره!؟

تا حالا شده خوشحال بشی از اینکه بعضیا دوسِت ندارند!؟
همچین سرت رو بالا بگیری، سینت رو سپر کنی، شونه‌هات رو صاف کنی، نگاهت رو سنگین کنی، با تن صدای محکمی بگی: من همانی هستم که فلانی و فلانی و حتی فلانی ازش متنفره

+ بعــله! اینجوریاست :دی
+ به جون تو راس میگم! خیلی خوبه بعضیا ازت متنفر باشند (:
۰۲ دی ۹۱ ، ۱۰:۳۳ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

سخت دلبسته این ایل و تبارم، چکنم!؟

مدتیه واسه صفحه دسکتاپ کامپیوترم این تصویر رو گذاشتم.

+ به هیچ وجه یادم نمیاد اهواز اینچنین روزهایی رو به خودش دیده باشه. باورتون نمیشه؛ روزهایی که ضریح جدید رو آوردند اهواز از تاریخی‌ترین لحظه‌های زندگی من و بلکه زندگی اهواز بود.
۲۵ آذر ۹۱ ، ۱۱:۲۶ ۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

مکتوب یکساله شد (:

امروز مکتوب عزیزم یکساله شد  از همه عزیزانی که در این یکسال همراهیم کردند خیلی ممنونم (:

+ گلچینی صدگانه از پستهای یکسال گذشته را در یک pdf قرار دادم. دانلود کنید و بخونید. فکر کنم مجموعه جالب و خوندنی باشه.
۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۰۹ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

قصه‌ی این عکس/6


هی بچه درخت...
تو هم با یه عشق و آرزویی بزرگ میشی، تنت از تن پدرت بزرگ‌تر میشه، گنجیشک ها رو شاخت میشنند، غرور میگیرتت و...
ولی اینو بدون آخرش میشی یه دستمال کاغذی واسه پاک کردن دماغ من!
البته اگر شانس بیاری و همین اول کار کسی زیر پاش لهت نکنه!

+ همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید
+ سعی کردم پست این هفته را به وقت بذارم!
+ راستی! پست شماره 200 من رو در جمعه آینده حتما دنبال کنید(:
+ خبر آمد خبری در راه است(;
۱۰ آذر ۹۱ ، ۱۷:۰۹ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بچه‌ها!! یه سوال...

"این حسینعلیه السلام کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست؟"

+ این چه شمعی است که جانها همه پروانه‌ی اوست؟
۰۷ آذر ۹۱ ، ۱۰:۲۶ ۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

خمس

این دو هفته است هر جور خمس سالیم رو حساب میکنم میبینم بازم یه چیز طلبکار میشم! عجب وضعی شده ها ):

+ خوش نیستم این روزا...
۳۰ آبان ۹۱ ، ۱۴:۵۵ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

دُردانه

logo52.jpg (200×98)
درد اونه که کربلا هنوز جاریه...

+ سلام بر محرم... و سلام بر دردانه های غزه که در محرم به نیابت از تمام مسلمانان با اسرائیلیان میجنگند.
+ معذرت از کوچه‌ای های عزیز، دوستون دارم *-:
+ اینم کوچه‌های بغلی
+بازگشت غرور انگیز مدرنیته رو تبریک عرض می‌کنیم (:
۲۸ آبان ۹۱ ، ۱۴:۰۶ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

فعل بی قاعده بچاپ بچاپ

خیر سرم یک کیلو ماهی خریده بودم، بردمش خونه وزن گرفتم دیدم ربع کیلو کمه!
برگشتم پیش فروشنده بهش گفتم ربع کیلو کمتر دادی، با کمال پررویی جواب میده این همه راه اومدی بخاطر ربع کیلو!

+ |-:
+ امروز طی یک عملیات غرور انگیز به بیش از 40 وبلاگ سر زدم و در بعضی موارد کامنت هم گذاشتم
۲۱ آبان ۹۱ ، ۱۰:۳۰ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

فینگلیش

من اگر یک پلیس سایبر بودم هر کسی که نظرش را با حروف انگلیسی بنویسه را با قمه تیکه تیکه میکردم تا عبرتی بشه واسه سایرین  و دیگه کسی واسه آدم بیسوادی مثل من فینگلیش مینگلیش بازی درنیاره.

+ این یک تهدید نبود، صرفا یک پیشنهاد ساده بود (:
+ خیلی دوست داشتم این مطلب را در شب عید غدیر بگذارم، خیلی ناراحتم که نشد. الانم تند تند نوشتمش و با اون چیزی که دوست داشتم باشه خیلی فاصله داره ولی خب دیگه...
+ هیچوقت توقع نداشتم حتما کسی این مطالبی که در صفحات جداگانه مینویسم را بخونه، و حتی اگر هیچ کسی نخونه اصلا ناراحت نمیشم. فقط اگر این ها رو میخونید؛ بدونید که این ها رو با یک عشقی مینویسم...
۱۴ آبان ۹۱ ، ۲۰:۰۴ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

صدقه‌ی حرام

امروز یک در خونه رو زد واسه گدایی، تا در را باز کردم و دیدمش ماتم برد! آخه نمیفهمم این چه رسمیه که هرکی میخواد گدایی کنه شال سادات میندازه گردنش!؟ بابا صدقه بر سید حرامه حرام!

+ هیچی دیگه! دکش کردم رفت
۱۱ آبان ۹۱ ، ۱۴:۲۵ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟

هی فلانی!
ناموس خلقت تقدیر جهان رو اینطور رقم زد؛ هر عملی یک عکس‌العملی دنبالش داره.
وقتی کسی رو که نباید تنهای بذاری را تنها میذاری، داری مجبورش میکنی که فراموشت کنه. و یه روزی باید فراموشت کنه و گرنه درد تنهایی امونش رو میبره...

+ مخاطب عام مدیونه اگر فکر کنه مخاطب خاص این مطلب فقط خودشه.
۰۸ آبان ۹۱ ، ۲۰:۲۲ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

پول برق را باید بدهیم، پول آب جدا! بازداشتگاه نم کشیده است، و دیگر هیچ...

یه چیزی هست مد شده تو وبلاگا می‌نویسند!
دیدی!؟
یارو هنر شعر گفتن رو نداره میره یک مشت واژه رنگی رو میذاره کنار هم
ده بار میخونیش بعد هیچی هم نمیفهمی
آره آره آفرین شعر سپید
همین دیگه! خواستم همینو بگم
نکنید از این کارا، بخدا خیلی مزخرفه. تن حافظ میلرزه هربار که از این شعرا میگید. اگر دیدید خواننده تو نظرات یک لبخند یا گل میذاره، یا یکی از جملات خودت رو واسه خودت کپی می‌کنه معنیش این نیست که از متنت به وجد اومده! نه بخدا! بلکه داره به تو فش خار مادر میده! عزیز من بفهم...

+ بلانسبت بعضی از اشعار زیبای نیمایی...
۰۷ آبان ۹۱ ، ۱۲:۵۷ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری