خاموش به رساترين شيونِ آدمی، تو از يادم نمیروی
گريبانی برای دريدنِ اين بغضِ بیقرار، تو از يادم نمیروی
سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهايی،
تو از يادم نمیروی
سوزَنريزِ بیامانِ باران، بر پيچک و ارغوان،
تو از يادم نمیروی
تو ... تو با من چه کردهای که از يادم نمیروی؟!
http://cheraha.persiangig.com/audio/1.mp3