بند اول: برای ما که اهوازی هستیم عید فطر برامون یه عید خاصه! عرب زبانا عید اصلیشون اینه و کمتر به عید نوروز اعتنایی دارن. عیدی که لااقل تو اهواز اختلافات را رو میکنه. شوخی نمیکنم. شاید باور کردنش براتون خیلی سخته که در این کلان دهات (اهواز!) بسیاری هستن که عید را با سعودیه جشن میگیرن! و یا رمضانشون رو با سعودیه هماهنگ میکنن. داشتم به این فکر میکردم ریشه این اختلافات چیه! اختلافات بین اقوام.
بند دوم: اهواز شهری با هزار ملیت! ازکرد و لرو ترکو فارسو شوشتریو بهبهانیو دزفولیو عرب بگیرید تا افغانیو پاکستانی! چطور میشه این قومیتها به هم نزدیک بشن! قومیت هایی که بعضا سایه همدیگرو با تیر میزنن. چه آدم کشی ها وچه خون ها که در این راه مسخره نریخت.
بند پارازیت: وقتی که آمریکا داشت به عراق حمله میکرد من پنجم ابتدایی بودم. اصولا بچه ها تو این سن حرفی از خودشون ندارن و نقل قول افکار خانوادن. تو اون وقتا خیلی از بچه های میومدن و برا صدام دعا میکردن که شکست نخوره! بیشتر دلشون برا صدام میسوخت تا مردم عراق!(متاسفانه این واقعیت توسط روزنامه ها و اخبار کشورمون تکذیب میشد ولی اینا رو ما به چشم خود دیدیم و مبینیم) و من شدیدا از این وضعیت ناراحت بودم. چند سال بعد که صدام شکست خورد با یکیشون برخورد کردم! از پرسیدم که عمار! یادته چقدر از صدام حمایت می کردید؟ گفت آره! گفتم الان فهمیدید اشتباه کردید! حرفی زد که باور کردنش برا شما شاید خیلی سخت باشه! گفت هنوزم ازش دفاع میکنم! و من پرسیدم چرا؟ گفت: درسته که صدام خیلی ظالم بود ولی من دوسش داشتم چون عجما رو میکشت!! حرف خیلی ابلهانه ایه! شما هم جدی نگیریدش و بتون بر نخوره که حرف یه بچه بیشتر نبود.
بند سوم: جدیدا به این نتیجه رسیدم که عامل اختلافات و این نژاد پرستیها و خودبرتربینی ها چیزی نیست جز همون قومیت. متاسفانه هر قومی به دلایلی خودش رو نژاد برتر میدونه! یکی به تاریخش مینازه یکی به شخصیت های بزرگی که از این نژاد اومده بیرون و..
واقعا چرا نمی خوایم قبول کنیم که هویت اصلی ما مسلمون بودن ماست (هر چند که اسلام ما از زبان بیشتر تجاوز نکنه) نه نژاد ما!؟ چرا قومیت ما شده باعث اختلافات؟ اصلا چرا نمی خوایم یه رو و یه رنگ باشیم با خودمون؟ پس باید یا نژاد پرست بود یا خدا پرست.
رشتی بی غیرت نیست(مگر میرزا کوچک خوان بی غیرت بود؟) مازندرانی کله ماهی خور نیست(مگر نیما کله ماهی خور بود؟).لر هالو نیست(مگه لطف علی خان هالو بود؟).ترک زبان عر عر نمی کنه(مگه شهریار عر عر می کرد؟)قزوینی همجنس باز نیست(مگر علامه دهخدا همجنس باز بود؟) خراسانی بادیه نشین و بدوی نیست(مگر دکترشریعتی بادیه نشین بود؟) بلکه اینان بزرگان ایرانند.
میدونی اونقد این مسخره بازیا رو تا آخر عمرمون در میارن که همگی هیچی از فلسفه دین و ایمانو مسلمون بودن نخواهیم فهمید.
من دیگه متنفرم از این حرفا!
تو این زمونه فقط :
اونلی مای گاد
لااقل واسه من یکی که اینجوره دیگه نیدونم
از کدوم حرفا متنفری؟