وبلاگ علی سواری

یادداشت، گزارش، تحلیل و روزمره‌نویسی

۱۳۵ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

گفتگوی دوستانه ی مکتوب با سیمین

   سیمین خانم گول اصغر را نخور تو در دستانش فقط بهانه ای هستی برای شمردن خرسها. تو نباید آینده ترمه را فدای یک دندگی خود و بی مهری نادر کنی. تو که خود را دلسوز ترمه میدانی به حرفهایم گوش کن. مگر در خارج چه خبر است که تو بخاطرش زندگی ات را از بین بردی؟ به دنبال چه میگردی؟ خوشبختی دخترت؟ سیمین! خوشبختی یک نقطه نیست که آن را در هاوایی یا نروژ و یا سواحل ترکیه پیدا کنی. خوشبختی یک مسیر است که همه ما باید آن را طی کنیم. به بهترین جای دنیا هم بروی وضع به همین منوال است. سختی فلسفه خلقت است. فقط جنسش فرق خواهد کرد. آرامش ترمه در رفاه و ثروت نیست. آرامش در ایمان و امیدی است که آن را در دل ترمه از بین بردی.
   اصغر به خوبی این احساس را به ما القا کرد که ترمه در این دوراهی ناگزیر با تو خواهد رفت، و رفت! ولی کاش می ماند تا نشانش میدادم که عباس بابایی ها چگونه در شرایط سخت عاشقانه ای سرود و شوق پروازش را در همین سختیها به معرض نمایش گذاشت. اما حیف! اصغر برای گرفتن خرس های متعدد به این بی تعهدی نیاز داشت. اصغر تبریک مرا پذیرا باش، موفق شدی جایزه ای از جنس جایزه صلح نوبل عبادی را نصیب خود کنی.
۲۸ دی ۹۰ ، ۰۷:۴۴ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

برای نخستین بار توسط مکتوب سناریوی سریال تلویزیونی "کلید اسرار" لو داده میشود :دی

یه آدم بده هست که خیلی بده
در مقابلش یه آدم خوبه هست که خیلی خوبه
این آدم بده کار بدی با آدم خوبه میکنه
و در آینده نه چندان دور آدم بده و آدم خوبه نتیجه اعمالشون رو میبینند.
و این کلید اسرار جهان است!!   تمام  :دی
۲۶ دی ۹۰ ، ۱۷:۰۵ ۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

من یه آَشغالم باهات حرف دارم

سعی میکنم بهش نزدیک بشم. ولی نمیتونم. میخوام چیزی بهش بگم ولی دیگه روم نمیشه. خجالت میکشم. باش خیلی بد بودم. ولی دلم براش تنگ شده. کلی حرف نگفته دارم باهاش. وقتی میرم باهاش حرف بزنم زبانم به لکنت میفته. کلمه ها در ذهنم قاتی میشه. جمله ها ناقص میشه. حرف هام فراموشم میشه.

+ یکی داوطلب بشه بیاد برام دعای کمیل بخونه. آروم آروم بخونه که بتونم باش راه بیام.
+ یا سریع الرضا اغفر لمن لا یملک الا الدعا فانک فعال لما تشاء. یا من اسمه دواء و ذکره شفاء و طاعته غنی ارحم من رأس ماله الرجاء و سلاحه البکی.
+ بغض گلویم را گرفته... قطرات اشکم تقدیم به شما(-_-)

۲۲ دی ۹۰ ، ۱۶:۵۴ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

همینجوری

اول که وبلاگ زدم هدفم این بود جایی درست کنم واسه دلم. بعد از مدتی وبگردی "پرسش های علی" جایی شد برای زدن حرفهایی که به نظرم بقیه باید میشنیدند بلکه هدایت بشند! بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که همه میان وبلاگ میزنند که حرف بزنند و کسی واسه گوش دادن به حرف های من وبلاگ نزده. و الان بعد از مدت ها کسب تجربه تصمیم گرفتم مکتوب رو درست کنم تا هر چه به نظرم درسته و باید ثبت بشه رو مکتوب کنم فقط واسه دلم. همین!

۲۲ دی ۹۰ ، ۰۹:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

آمریکا! جان مادرت حمله کن

خبر رسید یک بار دیگر دانشمند جوانی دقیقا به سبک بارهای قبل توسط عوامل آمریکای بی تربیت بی فرهنگ ترور شد. یک بمب برای یک انسان. فکر نکنم در این مواقع حرفی باشه که باید زده بشه. فقط... آمریکاااااا !!!!  جون مادرت حمله کن! [لینک خبر]

+ میای یا بنزین بیارم خودمو آتیش بزنم!!؟!!
+ دیگه واقعا برام ثابت شد که سیاست پدر مادر نداره!
+ میگم یه زن شوهر پیدا نمیشه که این سیاست لعنتی رو به فرزندی قبول کنند بلکه دیگه مردونه بجنگند و ترور نکنند؟

۲۱ دی ۹۰ ، ۱۶:۴۳ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بلا نسبت مگس

   بعضی انسان ها به مگس می مانند. هر کجا قرارش بدهی میرود دنبال زباله ها. مثلا ده سال است که آنلاین است ولی جز چت روم و چند سایت چرند دیگر چیزی نمیشناسد. هیچوقت وارد یک سایت با اطلاعات مفید نشده. از تلویزیون فقط بعضی شبکه های چرند ماهواره ای را میشناسد. این جنس آدم ها درست میشوند. ولی بعضی ها در عملیات انتحاری خودکشی میکنند و مرده را فقط معجزه زنده میکند.
   به خیال خام خودش آزاد اندیش است. ولی آزاد اندیشی این نیست که هر چیزی را بخوانی، هرچیزی را بدانی و یا هر چیزی را ببینی. جناب آزاداندیش باید ظرفیت خودت را بسنجی. آیا قادر به هضم اینگونه افکار هستی که خود را در معرضشان قرار میدهی؟ مثلا فردی بدون هیچ پیشفرض ذهنی و اطلاعات قبلی مطلبی بخواند با عنوان "جنسیت اکتسابی است!" حالا آن روشنفکر برای خودش دلایلی دارد. اگر مبنا را از او بگیری از حرفش کوتاه خواهد آمد. ولی ما نباید بدون هیچ دانش اولیه و تخصصی و بدون موضع قبلی خودمان را در معرض افکار مختلف قرار دهیم، سرانجامی جز نابودی نخواهد داشت.
+ هیچی بابا با خودم بودم. بخدا راست میگم!
۲۰ دی ۹۰ ، ۱۲:۴۹ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

اخبار ساعت 14

خبرنگار واحد مرکزی خبر: از اینکه بالاخره اولین بارون زمستونی در اهواز بارید چه احساسی داری؟http://blogfa.com/images/smileys/17.gif

آقاهه: خب احساس غرور میکنمhttp://blogfa.com/images/smileys/13.gif

من: 

+ میدونی ما اهوازیا همش احساس غرور میکنیمhttp://blogfa.com/images/smileys/05.gif

+ هرجا رنجاندند… لبخند زدم… گمان کردند درد ندارد… عمیق تر زدند ضربه ها را…

۱۹ دی ۹۰ ، ۱۱:۰۰ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

عقل و اعصاب

وقتی که عقل در کله ای نمی جوشد؛

کاری میکنم که اعصابش بجوشد.

همین ... !!!
۱۹ دی ۹۰ ، ۱۰:۳۳ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

فاتحه خونی

نمیدونم چرا تو فاتحه خونی بیشتر از عروسی ها به من خوش میگذره:دی ها اینو گفتم چون خواستم بگم مادرِ شوهرِ خاله پدرم به رحمت خدا رفتند لطفا شما هم در غمم شریک بشید.

+ وقتی وارد وبلاگی میشم اولین کاری که میکنم اینه که تبلیغاتشو حذف میکنم. شما هم اینجوری هستید؟
+ چکار کنم تعداد بازدید کننده های وبلاگم زیاد بشه حوصلم سر میره بس که منتظر چار دونه کامنت بشم|:
+ چیزی از دویدگی یادتون هست؟ شدیدا الان بهش دچارم):

۱۴ دی ۹۰ ، ۱۹:۰۵ ۲۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

فرار مغزها یا فساد مغزها؟

   مسئله خیلی عجیبه! نفهمیدیم آخر!؟ این مملکت قراره فدای مغزها بشه یا مغزها قراره خود را فدای مملکت کنند؟ حالا اگر من بیسواد با هجرت کردن راه پیشرفت را برای خودم فراهم کنم بر من عیبی نیست. ولی کسی که رتبه یک کنکور است به چه علتی باید مهاجرت کند جز اینکه بگوییم مغزش دچار فساد شده؟ البته بر اون جوان نخبه عزیز عیب نیست؛ اگر همین الان بری پیش یک مشاور یا اصلا بری پیش بزرگترین دانشمند ایران میگه رشته ای رو انتخاب کن که بهش علاقه داری وقتی هم مثلا بهش بگی رشته "اقتصاد" چطوره میگه نه تو حیفی هوشت بالاست برو رشته ای که آینده پولی بهتری داشته باشه. خب اگه قرار هدف من پول باشه مغزم باد کرده برم درس بخونم؟ از همین الان میرم برنامه میچینم واسه کسب درآمد از صفر شروع میکنم تا 5سال دیگه میشم یک تاجر بزرگ. حالا تاجر هم نشدیم یک سوپرمارکت تپل حتما تو شاخمون بود دیگه تا این حدم بیعرضه نیستیم! معلومه که هدف من پول و ماده میشه خدمت به بشریت دیگه کیلو چند!؟
   بازم خدا رحمت کنه دکتر حسابی، بنیان گذار دانشگاه در ایران، که در اوج درخشش و موفقیت بهترین شرایط رو رها میکنه و وارد ایران میشه. ایرانی که غرق در جهل و استبداد حکومت رضاخانی بود. و جالبه وقتی وارد ایران میشه تا سه ماه دنبال کار میگرده طوری که تصمیم گرفت یه نجاری بزنه ولی باز هم نامید نشد و برای خدمت به کشورش چه جانفشانی ها نکرد. نمیدونم اگر قرار بود اون هم مثل امروزی ها امکانات و رفاه کامل بود تا چه سالی ایران بدون دانشگاه میموند. و الان اگر ایشون زنده بود چه چیزی به این مغزهای فراری میگفت؟
۱۴ دی ۹۰ ، ۱۴:۱۵ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

نظر بدهید

اگر تو وبلاگت به جای اینکه نوشته بشه "نظر بدهید" مینوشتی: "فقط نظراتی که من ازش خوشم میاد رو بدهید" نظرات قشنگ تری میذاشتم که طبق نظر شما باشه نه نظر من |:
۱۴ دی ۹۰ ، ۱۴:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

سال 2012 و اینا!

2012 - 1979 = 33

+ دقت کردی در سال 2012 میلادی انقلاب اسلامیمون 33 سالش تمام میشه؟
+ گاهی وقتا آدما به کشفیات عجیب و غریبی میرسه :دی
+ خب میدونی جنگ یک امر ناگزیریه دیگه ناراحتی ندارهhttp://blogfa.com/images/smileys/19.gif

بعدا نوشت: این عدد 33 از این نظر حائز اهمیته که یکی از اعداد مقدس صهیونیسم هستش. مثلا جنگ لبنان رو دقیقا در روز سی و سوم تموم کردن. و همینطور که میدونید از سالها پیش صهیونیسم ها تبلیغات وسیعی درباره رخدادها و حوادث سال 2012 انجام دادند که یکیشون جنگ هستش/.

۱۲ دی ۹۰ ، ۱۴:۳۳ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

جناب پدر

آقای پدر قربون اون اخمهای همیشگیت برم. یعنی خدای ناکرده ما فرزند شماییم و اینا... حالا خوبه بهشت هم زیر پای شما نیست و اینجوریه و گرنه وای به حال ما میشد. باباجان یه نیم نگاهی هم وضعیت ما هم بکن. هرچی هم که ازت بخوایم هم که نه میاری و حرف هم حرف شماست دیگه ولی اینجور که دیگه نداشتیم دیگه یعنی واید دمت گرم؟ حالا من نمیخوام همه چیز رو شفاف سازی کنم ولی دیگه بیخیالی تا چه حد! آخه کجا دیدید بعد یه عمر باباهه ندونه رشته بچش ریاضیه!

+ خارج از شوخی کلا به نظر من نود درصد بچه ها از وظیفه پدری پدرشون ناراضی اند و به حق هم ناراضی اند و همچنین نود درصد مادرها از وظیفه فرزندی فرزندانشون ناراضی اند و به حق ناراضی اند. (چی گفتم:دی)
+ جدیدا بلاگفا امکانی داده که بتونیم رو نوشته هامون برچسب بزنیم حالا ببینید چه جنگولک بازیها که در نمیاریم دلتون آب:دی
۱۲ دی ۹۰ ، ۰۹:۱۰ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

دستنوشته های آبجی کوچیکه!

وقتی به آبجی کوچیکمون در 5 سالگی نوشتن یاد میدیم نتیجش بهتر از این نمیشه:دی

دستنوشته های آبجی کوچیکه

+ این روزها حال جسمیمان خوب نیست. التماس دعا داریم.
+ البته من عادت به التماس کردن ندارم ای یکی از سر ناچاریه:دی
۰۷ دی ۹۰ ، ۱۴:۱۸ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری