جمعه را خیلی دوست دارم. خیلی برام مهمه. معمولا سعی میکنم جمعهها خیلی کمتر از روزهای عادی بخوابم. از صبح زود برنامه ریزی میکنم تا شب آخر وقت که از لحظه لحظه اش استفاده کنم. و اتفاقا شیرینترین ساعت جمعه همون دم غروبشه.
+ چشتون روز بد نبینه، خواهر کوچیکمو برده بودم سینما واسه فیلم شهر موشها! یعنی ی وضعی ها! فرصت شد حتما تعریف میکنم.
فقط بدو که منتظرتم
بخدا اگه نيومدي ديگه باهات قهرم.