رسم مسلمونی

شدیم مثل کفتاری که از لاشه‌های مونده رو زمین داریم ارتزاق می‌کنیم. دولت مرد! اینه رسم مسلمونی؟

+ به قدری که دولت از جنگ غزه از حیث سیاسی دنبال سود و اعتبار، آمریکا از تشکیل دولت اسرائیل در خاورمیانه سود نمی‌بره.
+ به قدری که دولت از حمله داعش به شمال عراق از نظر اقتصادی دنبال سود و تجارته، داعش از حمله به عراق سود نمی‌بره.

سرمان را در برف فرو بردیم یا برف را فرو بردند در مغز ما؟

آمریکائی‌ها از فردای تماس تلفنی:
رایس: اوباما نگفت ایران حق غنی سازی دارد
کری: لغو تحریم‌ها را بررسی هم نمی‌کنیم
اوباما: هنوز گزینه نظامی علیه ایران روی میز است
سفیر آمریکا: آمریکا و اسرائیل درباره ایران هم نظرند
و اما مهمترین تیتر امروز رسانه‌های اصلاح طلب: راه اندازی خط پروازی ایران-آمریکا
+ (برگرفته از الف با دخل و تصرف)

+ آرامش لازم برای آپ کردن و نظر دادن رو نداشتم و ندارم. لذا از همه معذرت خواهی می‌کنم. این ناآرام بودن با شنیدن خبر بستری شدن داداش یکی از عزیزترین و قدیمی‌ترین دوستان وبلاگی من یعنی آخرین اثر دوچندان شده. لطفا دعا، تروخدا دعا، جان من دریغ نکنید...):

به افراط نه بگوییم

در این مدت خیلی اصرار دارم درباره برخی مسائل سیاسی حرف بزنم. و حس می‌کنم بهترین فرصته که خیلی مسائل رو با هم حل کنیم.
اونایی که چیزی دربار 18 تیر نمیدونند خواهش می‌کنم برند دربارش تحقیق کنند. برید ببینید چه کسی زمینه 18 تیر را بوجود آورد. کسی ادعا نمی‌کنه مسئولین نظام خطایی نداشته یا ندارند. و ایرادی نیست کسی حتی نسبت به حاکمیت انتقاد کنه. ولی برید ببینید چه کسانی به بهانه‌ی این انتقادها دنبال اینند که به اختلاف بین مردم دامن بزنند. نه فقط اون سالها! در همین حال حاضر چه کسانی آرزو می‌کنند ایران دچار وضعیت فعلی مصر بشه و ایران دچار جنگ و جدال داخلی بشه. کیا هستند که به بهونه‌ی مختلف در مقابل نظام و قانون اساسی ایستادند. و به کررات ساختارشکنی رو در دستور کارشون قرار دادند؟ البته بله! اونی که دنبال براندازیه قاعدتا باش برخورد میشه و بی‌تعارف چه بسا باید آماده بشه خون بده. چون این نظام ریشه در دل مردم داره و براش خون داده شده. ولی متاسفانه درد اینه که عده‌ای با ادعای دلسوزی برای نظام و پیروی از امام خواسته یا ناخواسته آشوب ایجاد می‌کنند. کسی دنبال حذفشون نیست ولی این‌ها را باید شناخت و به مردم معرفی کرد. روحانی که شخص میانه‌رویی هست در 18 تیر این چنین محکم در مقابلشون ایستاد.

دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را قبول ندارم

دو جناح برای کشور مثل دو بالند که کشور با اين دو بال می‌تواند پرواز کند. دو جناح مقابل در مجموعه نظام می‌توانند باشند و فعاليت کنند. ولی شرطش اين است که به قانون اساسی وفادار باشند. اينها بر کار هم نظارت می‌کنند با هم رقابت سالم می‌کنند. اين مسابقه، پيشرفت به وجود می‌آورد و از بسته بودن تشکيلات گوناگون حکومتی جلوگيری می‌کند. اين چيز مغتنم و خوبی است...
بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم. من اين تقسيم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نيست، نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نيست. نقطه مقابل اصولگرا آدم بی‌اصول و لاابالی است. آدمی که به هيچ اصلی معتقد نيست. آدم هرهری مذهب است... نقطه مقابل اصلاح‌طلبی افساد است.
بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم. اصول متين و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته با اصلاح روش‌ها. به صورت روز به روز و نو به نو...

+ آقا (19/2/84)

منش سیاسی مکتوب علیه الرحمه

جریان‌های سیاسی فعال داخل ایران به طور کلی به دو دسته تقسیم میشند: اصولگرا و اصلاح‌طلب.
سابق بر این اصلاح‌طلب‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کردند: تندرو، میانه‌رو و کندرو. ولی واقعیتش را بخواید اصلاح‌طلب‌ها در اصل به دو دسته تقسیم میشند: اصلاح‌طلبان راست (غربگرایان درون نظام) و اصلاح‌طلبان چپ (غربگرایان خارج از نظام).
اصولگراها هم به سه دسته تقسیم میشند: اصولگرایان سنتی (به اصطلاح راست سنتی)، اصولگرایان تحول‌خواه (به قولی منش‌گرا) و اصولگرایان تندرو (بهشون بنیادگراهم گفته میشه). اصولگرایان تندرو که حول عنوان جبهه پایداری انقلاب اسلامی رسمیت پیدا کردند به دو طیف تقسیم میشند: پایداری طیف احمدی‌نژاد و پایداری طیف علامه مصباح. البته من سعی می‌کنم از هر کس و ناکسی که حرف حقی بزنه حمایت کنم و خودم را در هیچ جریانی محصور نکنم ولی متاسفانه علی‌القاعده بنده حقیر جزو پایداری طیف علامه مصباح بشمار میام!

+ لازم به یادآوری است اینجانب مطلقا خود را تبع، تابع و متبوع هیچ کدام از جریان‌های فوق ندانسته و به اولی از جبهه پایداری هم حمایت نکرده و نخواهم کرد. امضا: مکتوب/.

روزگار غریب

«نظام مظلومی که 4 سال پیش متهم شد 11 میلیون رای جابجا کرده و به او زخم فتنه را چشاندند از 250 هزار رای بیشتر از 50 درصد هم نمی‌گذرد».

+ نمیدونم در این دوره بالاخره به آرزومون میرسیم که به جرم نابخشودنی فتنه‌گری میرحسین و کروبی (که الفتنه اشد من القتل)؛ این دو را پای چوبه دار ببینیم یا نه. ولی قطعا وجدان تاریخ درباره این دوران قضاوت خواهد کرد. که این دوران چقدر بزرگوارانه با عده‌ای جرزن تا کردیم. عده‌ای که اصل را بر تقلب و مهندسی انتخابات گذاشتند مگر اینکه کاندید مورد نظرشون پیروز بشه. و این را هم در انتخابات 76 و هم انتخابات 84 و بالخصوص انتخابات 88 و 92 ثابت کردند.
+ سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما...
+ مطلبی در این باره نوشته بودم. البته اصرار ندارم حتما بخونید.

Unknown

چه انسی گرفته بودیم با راستی بودن. من یکی که اصلا آمادگی اپوزیسیون شدن را ندارم.

+ دو روز تمام بیدارم. عصر امروز کار شعبه ما تموم شد.
+ دیروز صحنه‌هایی دیدم که وسط گریه خندم می‌گرفت! حرف زیاد دارم. خواهم نوشت...
بعدا نوشت: تا اطلاع ثانوی حرف دیگه جز این ندارم. فعلا...

روز حماسه فرا رسید...

1. حتی اگر بر فرض محال علی اکبر و سعید به نفع محمد باقر کنار می‌کشیدند به احتمال زیاد به دور دوم کشیده میشد.
2. اصلا دوس ندارم دور دوم انتخابات بین روحانی و قالیباف باشه. چون فضا شدیدا دو قطبی و سیاسی خواهد شد. هرچند که قالیباف کمتر سیاسیه ولی لاجرم میشه.
3. متاسفانه تنها خاصیت حضور محسن در هر دوره اینه که آراء قوم لر را خراب می‌کنه.
4. در این دوره از انتخابات آراء باطله ریاست جمهوری خیلی زیاد خواهد بود. شاید بیش از دو میلیون.
5. درصد مشارکت احتمالا بین 71 تا 76 درصد باشه. که امیدوارم خیلی بیشتر بشه...
6. به نظرم در این دوره هر کس به بهانه اعتراض مشارکت نکنه؛ هم به خودش و هم به کشورش ظلم کرده.

+ فردا در یکی از شعب پاداد اهواز ناظر هستم. احتمالا تا دو روز درگیر باشم و نتونم بیام. دعا کنید از پس یک تقلب 13 میلیونی دیگه بربیایم (((:

اهواز در کوران انتخابات به مثابه شهر جنگ زده

پیامک‌ها به درستی رد و بدل نمیشند و خیلی تماس تلفنی ها خط به خط میشن
گاهی به مدت چند ساعت برق برخی مناطق قطع میشه
آب لوله گاهی به قدری گل آلوده که رنگش به قرمز شبیه
اینترنت وایمکس حقیر گاهی به مدت چندین ساعت قطع میشه
چراغهای خیلی از خیابونها تمام شب خاموشه
و...

+ به جلیلی رای میدم ولی دوست دارم قالیباف دربیاد :دی
+ مطلبی نوشتم مدیونید اگر نخونید

طهران

بین امتحاناتم یک فرجه هشت روزه داشتم. غنیمت دونستم و یک سفر به طهران رفتم. ما به این میگیم استفاده حداکثری از تعطیلات بین امتحانات:دی

+ مطلبی در این زمینه نوشتم بخوانید تا رستگار شوید!

همه چی آرومه...

همه جا صحبت از آرامش قبل از طوفانِ. حدود هفتاد درصد مردم هنوز هیچ کدوم از کاندیداها رو انتخاب نکردند. کی موفق میشه دل این هفتاد درصد را سمت خودش جذب کنه!؟

+ آیا طوفانی در راه است!؟

کدام یک کاندید مورد نظر نظام است؟

سوال فوق ساده لوحانه ترین سوالیه که میشه پرسید! چون با کمی دقت میشه فهمید رای دادن به هر یک از کاندیداهای فعلی رای به جمهوری اسلامیه. و هر یک از این کاندیداها به قول و عمل ثابت کردند فرزند خلف نظام جمهوری اسلامی هستند.

+ مطلبی نوشتم خارج از محدوده!

معذرت! باز هم سیاسی...

1. حدس میزدم صلاحیت هاشمی طبق مر قانون محرز نیست و فقط با مصلحت سنجی ممکنه!
2. جدای از اینکه هاشمی پشت صحنه فتنه 88 بوده و نمیشد بهش اعتماد کرد و چه بسا خودش میخواست رسما فتنه 92 را کلید بزنه، روشنه که توانایی ریاست جمهوری را هم نداشته و ندارد! البته عدم توانایی فردی برای ریاست جمهوری دلیل بر عدم توانایی همون شخص برای تصدی منصب دیگه‌ای نیست. صرفا برای مثال؛ حتی اگر خود آقایان جنتی یا یزدی (اعضای شورای نگهبان) هم کاندید میشدند قانونا نباید برای ریاست جمهوری صلاحیتشون محرز میشد. که به نظرم این خیلی منطقیه.
3. به همون اندازه که از ضایع شدن علی مطهری لذت بردم، از اینکه جبهه پایداری چوب یکدندگی و لجبازیش را خورد احساس خوبی دارم!
4. آقای جلیلی یک مسئولیت حاکمیتی داشت نه حکومتی! که شأن همچین مسئولیتی خیلی بالاتر از مناصب دولتیه.

مر قانون یا مصلحت اندیشی!؟

نفس ها در سینه حبس! آیا هاشمی و مشایی تایید صلاحیت خواهند شد!؟

+ اگر شورای نگهبان مصلحت سنجی نکنه؛ مهر باطل شد بر پیشانی هاشمی زده میشه.