۱. در دنیای واقعی خواندن را به نوشتن ترجیح میدم طوری که خیلی کم میشه قلم و کاغذی به دست بگیرم و مطلبی را بنویسم، ولی در دنیای مجازی ترجیح میدهم بنویسم تا اینکه بخوانم. و این بی ربط نیست به اینکه اسم وبلاگم را مکتوب گذاشتم.
۲. دلم خیلی تنگ شده. دلم برا خیلی ها تنگ شده، خصوصا اونهای که یار غار من بودند. دوستانی که در تلو تلو های اول همراهیم کردند. حالا شاید از بین اون بیست یا سی نفر اول، یکی دو نفر باقی مونده باشند. راستشو بخوای به نظرم کسی نمیتونه جای اون اصحاب اولین را بگیره. خیلی دلم براشون تنگ شده، همشون. خیلی دلم گرفته (-_-)
+ جون علی نگید از وسط به دو طرف! صاف و پوس کنده اعتراف کنید که در تسخیر دنیای مجازی قرار گرفتید
مکتوب؛ محلیه برای ثبت روزنوشته هام. و چرا وبلاگ قبلي را رها كردم؟ چون پروژه چراها و پرسش ها به پايان رسيد. البته به جز اين از وبلاگ قبلیم زده شده بودم. فضای دلگیرش آزارم داد. خصوصا اینکه خیلی از دوستان و اعضای خانوادم آدرسش رو پیدا کرده بودند و اونو میخوندند. بخاطر همین نمیشد به راحتی هر چی که دوس داشته باشم رو به شما بگم. البته با وجود همه این حرف ها دوس دارم اولین نفری که بخونتم مامانم باشه(:
+ اسمشو دوس دارم، وبلاگمو میگم (؛