امسال برای نخستین بار تعمداً در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت نکردم و البته دیگران را هم به عدم شرکت ترغیب کردهام. تا جایی که نسبت به افرادی که شرایط فعلی خوزستان را باور نداشتهاند و در راهپیمایی شرکت کردند انتقاد جدی دارم و حضور برخی همشهریانم در این راهپیمایی را هرگز یک افتخار و حماسه نمیدانم.
برای ادعایم چند دلیل دارم. اول اینکه وضعیت فعلی خوزستان و بالأخص معضل شدید ریزگردها را نه تنها به پای دولتها و مسئولین بلکه به پای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نوشتهام. بله همین نظامی که پای آن خون هزاران شهید ریخته شده است.ما با عدم حضورمان میتوانستیم تذکر جدی به تمام مسئولین نظام و تأثیرگذاران در آن داده باشیم. ولی ترجیح دادیم مثل هر ساله شرکت کنیم و انگار نه انگار معترضیم. همه معترضیم. ولی عادت کردیم بعضی چیزها را چشم بسته بپذیریم. و خودمان را رایگان عرضه کنیم و حتی عدالت را از دولتمردان طلب نکنیم.
آری من مقصر اصلی مشکلات خوزستان را نه این دولت و دولت قبل بلکه سیستم میدانم. نظامی که به راحتی میتواند اوامر رهبرش را نادیده بگیرد طرح کشاورزی ایشان را که ۱۵ سال پیش مطرح شد را نادیده بگیرد، حقوق مردم خوزستان را به عنوان مردم درجه دو نادیده بگیرد و در تبعیض یکهتازی کند.
من این سیستم را به دادگاه میکشانم و آن را محاکمه میکنم و حکم را هم شخصاً به اجرا درمیآورم و در عین حال این را عین ولایتمداری میدانم. شاید بپرسید چرا؟ معضل ریزگردها اتفاق جدیدی نیست. معضلی است که سالها خوزستان با آن دست به گریبان است. ولی اکنون بسیار شدیدتر شده و غیرقابل تحملتر.
اما سیاست این دولت و دولتهای قبلی نسبت به مشکلات خوزستان که نمونه بارز آن ریزگردهاست طی این چند دهه و تمام شرایط یکسان بوده است. آیا خواسته رهبری این بود؟ چرا در تمام این سالها دولتها از اجرای طرح کشت زمینهای قابل کشت خوزستان را که علاوه بر رونق کشاورزی، افزایش اشتغال و توسعه اقتصادی کشور را منتج میشد خودداری میکند؟ چرا این طرح روی زمین ماند؟ که این طرح میتوانست در چنین زمانی خود را نشان دهد و علاوه بر تثبیت خاکهای روان محلی، گرد و غبار خارجی را هم مانع میشده و هوا را تصفیه میکرد.
اما از بعد از انقلاب تاکنون مسئولین مردمان استانهای مرزنشین را به عنوان مردمان درجه دو دانسته و عملاً حقوق و خواستههای آن در اولویت خود قرار نداده و گاهی تنها تلاش خود را میکند که به روی مشکلات آنها سرپوش گذارد.
در پرانتز بگویم تفاوت نظام ما با نظام پیش از انقلاب این است که برای شاه تمام مردم ایران درجه دو هستند و از این جهت تبعیضی قائل نبود و برای تمام مردم ایران به صورت یکسان حق و حقوقی قائل نبود. برای شاه تنها و تنها این مهم بود که پادشاه مقتدر کشوری قدرتمند باشد.
دومین دلیلی که ترجیح دادم در راهپیمایی امسال شرکت کنم و احتمالاً در مناسبتهای اینچنینی زین پس تصمیمهای متفاوتی بگیرم باز هم به نظام ما برمیگردد.
متأسفانه نظام ما خود را مقدس میداند؛ یعنی عاری از هر گونه عیب و نقص. و ایضا دفاع از خود را هم مقدس میداند. لذا هیچکس جرئت نکرده و نمیکند بگوید برای رضای خدا و سلامتی مردم مظلوم خوزستان راهپیمایی امسال را لغو کنیم.
متأسفانه در نظام ما دیگر هدف وسیله را توجیه میکند. دفاع از انقلاب اسلامی باید به هر قیمتی صورت پذیرد. ولو به قیمت ریههای پر از خاک حاضرین در راهپیمایی. به نظر بنده برگزاری این راهپیمایی در این شرایط توهین و تحقیر مردم خوزستان بود. اینکه نظام ما سینه خود را سپر کرده و گفته بیا و از من دفاع کن و اصلاً برای من هم مهم نیست شرایط تو مناسب نیست و بیماری. در حالی که خوزستان سالهاست که دین خود را ادا کرده است و اکنون طلبکار است. آری خوزستان طلبکار نظام است.
در این رابطه سخن بسیار برای گفتن دارم که زین پس در این رابطه صریحتر و دقیقتر خواهم نوشت. در مطالب بعدی نقاب از چهره دولت فعلی -که میتوان گفت دروغگوترین دولت بعد از انقلاب است- و صدا و سیمای نامرد ما برخواهم داشت.
مطالب خوبی گذاشتی ولی تعجب میکنم چرا اینقدر بازدیدت کمه
می خوام یه روش خوب بهت معرفی کنم واسه بالا بردن بازدیدکنندگان وبلاگت
برو تو سایت 24 آی پی عضو شو بعد رو گزینه کسب امتیاز کلیک کن بعد امتیازات رو به وبلاگ خودت اختصاص بده بعد می بینی که چجوری بازدید وبلاگت بالا میره حتما امتحان کن
اینم آدرسش
www.24ip.ir