وبلاگ علی سواری

یادداشت، گزارش، تحلیل و روزمره‌نویسی

۱۴ مطلب در تیر ۱۳۹۱ ثبت شده است

سی روز روزه ی رمضان، نوروز مسلمانان؛ گوارای وجودتان

عازم یک سفرم، سفری دور به جایی نزدیک
سفری از خود من تا به خودم،
مدتی هست نگاهم به تماشای خداست
و امیدم به خداوندی اوست…

+ این را حتما بخونید
+ بنا دارم در ماه رمضان در چند یادداشت عقاید خودم رو در موضوع توحید، عدل، معاد، نبوت و امامت بطور خلاصه وار و با یک نگاه متفاوت، در صفحات جداگانه بنویسم. خوشحال میشم این یادداشت‌ها رو دنبال کنید و اگر نقد یا نظری داشتید بیان کنید.
۲۹ تیر ۹۱ ، ۲۱:۵۲ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

لوگوی وبلاگ مکتوب بر روی ماه

 قابل توجه همه خونندگان مکتوب، پنج‌شنبه این هفته راس ساعت یازده و نیم شب، لوگوی مکتوب روی ماه قرار میگیره:دی این رویداد منحصر به فرد با همکاری سایت گوگل و یاهو و وبلاگ بنده انجام می‌شه و هدفش هم فقط کمک به کودکان سرطانی هستش:پی

+ وبلاگم را تا جایی که جا داره دوست دارم ولی با وبلاگ‌های که در صفحه‌ی اولشون فقط یک پست نمایش میده شدیدا مشکل دارم.
+ همچنین وبلاگ‌هایی که یادداشت‌هاشون را از وبلاگ‌های دیگران کپی می‌کنند را خیلی ترجیح می‌دم به وبلاگ‌هایی که تنها هدفشون جمع کردن طرفداره و موضوع همه نوشته‌هاشون حول محور خواننده‌های وبلاگ میچرخه. خصوصا از وبلاگ‌هایی که چپ و راست مسابقه برگزار می‌کنند.[با شما نیستم دوست عزیز]
۲۷ تیر ۹۱ ، ۰۶:۵۷ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بیانیه شماره دو | به مغز نداشته خود رحمی…

 من هی از خودم می‌پرسم آخه این جوون چشه با اینکه بهترین دانشگاه تهران درس خونده در یک خانواده مرفه بالاشهری بدون داشتن هیچ مشکلی و با داشتن یک کار خوب و راحت و حقوق ثابت هوای خارج رفتن به سرش زده و یه جا بند نمی‌شه! یه کم دقت کردم دیدم ای بابا این که اصلا وارد جامعه نشده با کسی تماس نداره نگو اینقد نشست پای این ماهواره و فیس‌بوک که وقتی می‌خواد بفهمه مشکلات مردم شهرش چی‌ند میره بی‌بی‌سی‌ فارسی نگاه می‌کنه! خو نفهم! اینقد نشین پای اینترنت و ماهواره‌ که دین و ایمان هیچ! مغزت رو هم می‌بازی، بی‌هویت میشی! بابا ول کن این فیس‌بوک کوفتی رو! خاموش کن این ماهواره لعنتی رو! کپک زدی بس که یه جا نشستی و به یک صفحه زل زدی، کمی به مغزت فرصت بده خودش تجزیه و تحلیل کنه، بیچاره مغزت گندید بس که تحلیل‌های صد من یه غاز این خوارج رو به خوردش دادی. برو بیرون قدم بزن بذار یه خورده دود بره تو حلقت یه غباری بره تو چشمت یه کم بدوی؛ مزه زندگی رو بچشی. اصلا بیخیال جامعه یه سر برو پیش پدر مادرت بشین پای درد و دلشون، باشون کمی حرف بزن بذار لااقل پدر و مادرت بشناسنت! بفهما چی درست کردن و قراره آینده رو به چه گوزنی تحویل بدن!

+ معذرت می‌خوام! گیر کرده بود بیخ گلوم |-:
۲۵ تیر ۹۱ ، ۰۶:۱۴ ۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

پیشواز


آی مردم
بشارتی برایتان آورده ام
رهایی نزدیک است
خدا به دادمان رسیده است
رمضان را به سر وقتمان آورده است
                                          رمضان!
بدوید
به پیشوازش با سر بدوید

+ همین عنوان را در کوچه های بغلی ما بخوانید
۲۴ تیر ۹۱ ، ۰۷:۱۶ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بیانیه شماره یک | دهان همدیگر را پاس بداریم

 حالا خوبه خودم میشناسمش چه جونوریه! هر مدت به مدت با یه دختر میچرخه و در خوشبینانه ترین حالت به تک تکشون فقط تنفس دهان به دهان میده(!) حالا  نفهم بیشعور قاشق ماستم رو یه لحظه گذاشتم تو کاسه ماستش طوری تشر میزنه که انگار دهان ما چاه فاضلابه و دهن اون یارو دختره چشمه عسله! از همینجا یه گریزی بزنم و موضعم رو بطور کاملا شفاف خدمت امت باکلاس بالاشهری تبیین کنم. شماهایی که با دهانتون همه کار میکنید!! به دهان سایر مردم مثل دهان شریک جنسیتون نگاه کنید.

+ خیلی سعی کردم در این یادداشتم شئونات اخلاقی رو کامل رعایت کنم نمیدونم تا چه حد موفق شدم!
۲۲ تیر ۹۱ ، ۰۸:۴۸ ۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

برد و باخت

گنهکار همیشه بازنده است، همیشه…


۲۱ تیر ۹۱ ، ۰۷:۴۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بانکداری اسلامی به معنای درشت کلمه

در یک نگاه واقع بینانه «بانک» یعنی «رباخواری»،
و «بانکداری اسلامی» یعنی «رباخواری اسلامی»!
حالا اگه گفتی «بانک بدون ربا» یعنی چی!؟

+ ممنونم
۲۰ تیر ۹۱ ، ۰۶:۵۹ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

انحرافات

 یه زمانی خانواده ها بچه هاشون را وادار به مدرسه رفتن می کردند. دلیلشون هم این بود که فرزندم درس هم نخونه لااقل خیالم راحته منحرف نمیشه و از ولگردی تو کوچه ها خلاص میشه. اما تو این دوره زمونه اگر میخوای فرزندت منحرف نشه نباید بذاری بره مدرسه.

+ خیلی بده که حرف های رکیک و فیلم های مبتذل و شوخی های زشت مثل نقل و نبات بین دانش آموز ها وجود داره...
۱۹ تیر ۹۱ ، ۱۰:۱۵ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

جوراب

میـــگـــم!
شما هم مثل من وقتی جوراب پاتون نمی کنید احساس برهنه بودن بتون دست میده یا فقط من اینجوری ام!؟
۱۷ تیر ۹۱ ، ۰۹:۵۹ ۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

شیش و بش و زپلشک

 درسته این؟ نه خداییش این درسته!؟ نه واقعا درسته؟ عجب! آخه درسته میون این همه خانمی که به وبلاگم سر میزنند باید از زبون بازیگر منفورم یعنی محمدرضا گلزار بشنوم که غر زدن خانم ها دست خودشون نیست و وقتی غر میزنند باید فقط گوش داد و لازم نیست کاری کنیم! اونم تو فیلم شیش و بش. اونم تو سکانس آخر! حالا من کار ندارم واسه خود شما عیبه! ببینید خانم های محترمی که به وبلاگم سر میزنید عیبه من این مسائل زنونه را از یک مرد یاد بگیرم اونم وقتی که هفتاد درصد بازدیدکنندگان وبلاگم رو تشکیل میدید. این چیزها رو خودتون لحاظ کنید نباید که حتما من بهتون بگم
۱۶ تیر ۹۱ ، ۱۵:۴۲ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

Unknown

دقیقا پارسال شبی مثل همین شبها بود که از کوره در رفتم؛ جوش زدم و صدامو تو خونه بلند کردم…

+ فقط خواستم بگم اون شب رو فراموش نکردم
۱۶ تیر ۹۱ ، ۰۷:۱۰ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

کامنتدونی مکتوب را خدا آزاد کرد

بسم الله الرحمن الرحیم
ملت غیور کاتب، توجه فرمایید! بعد از ۳ماه اسارت، کامنتدونی مکتوب، مکتوبِ کامنتدونی؛ آزاد شد…
لذا از همه عزیزانی که از راههای دور و نزدیک به مکتوب سر زدن ولی نتونستند نظر بذارند جدا معذرت میخوام و از همه خواهران و برادرانی که مکتوب را مورد عنایت خودشون قرار دادند ولی پاسخی نشنیدند حلالیت میطلبم انشالله از این به بعد در یک سیر منظم، فعالتر خواهم شد.
دوستدار همتون/ امضا: مکتوب

+ ضمنا لازم به ذکر است به همین مناسبت همه عزیزانی که در این مطلب دیدگاه خودشون را درج کنند به ترتیب در لینکدونی جدیدی که به زودی فعال خواهد شد قرار میگیرند.
۱۰ تیر ۹۱ ، ۰۹:۱۳ ۲۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

قصه این عکس/۳


  خیلی تغییر نکردند… این عروسک های زیبا رو نمیگما! اون آدمهایی رو میگم که زمانی باهاشون بازی میکردند. فقط نوع بازی کردن و جنس عروسکها عوض شده. مثلا نوعش شده بازی کردن با احساسات و زندگی دیگران و جنس اسبابازیها شده از انسان. کاش همون کودکی میموندیم که فقط بلد بود با عروسکش بازی کنه. نه!؟

+ همین عنوان را در همسایه های بغلی ما بخوانید.
+ ممنون از عزیزی که این تصویر زیبا را پیشنهاد کرده، ولی ای کاش ساعت ارسال پست را تغییر میدادید چون دقیقا افتاده وقت نماز…
۰۹ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

پول

حالا درسته که پول ارزشش رو نداره و اینا…
ولی چرک کف دست هم نیست!

+ البته با فرض اینکه کف دست چرکی باشه!
۰۸ تیر ۹۱ ، ۰۸:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری