وبلاگ علی سواری

یادداشت، گزارش، تحلیل و روزمره‌نویسی

۱۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

قصه ی کدام عکس / 2

این عکس داستان ندارد. فقط نویدی است از تابستانی پر از گرما و شرجی(:

+ آقای چلسی! آقای مدافع! آقای قهرمان! حس نمیکنی این جام بر دوشت سنگینی میکنه لعنتی؟ فکر نمیکنی این حق تیکی تاکای بچه های کاتالونیا باشه؟
+ بعضی حرف ها را نمیشه در این صفحه زد…

۳۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

Josep "Pep" Guardiola i Sala

 درسته شبه جمعه شب مغفرته؛ ولی گناه اینکه به احترام پپ صفحه ای اختصاص نمیدی بخشیده نمیشه.

+ رئالی هم باشی باش! عذاب وجدانتو میخوای چکار کنی؟
۲۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

رکود

 اصلن چیز جدیدی نیست. خیلی وقته که بهش عادت کردم. یجواری میشه گفت که ۶ ساله دارم در چنین دورانی به سر میبرم. به قول خوارج: Stagnation

+
۲۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

نماز باحال

 وقت نماز ظهر، گذرم خورد به یک مسجد، تصمیم گرفتم همون جا نمازم را به جماعت بخونم. مسجد کوچیکی بود ولی جمعیت حدود پنجاه نفری بودند. در حین نماز بچه های ظاهرا دبستانی و راهنمایی نمازشون را قطع کردند و شروع کردن به کرکر خندیدن! از ذهنم گذشت که چه بی ادبند! احترام نماز را نگه نمیدارند. بعد از نماز، امام جماعت بلند شد و گفت همه عزیزانی که مطمئن اند نماز چهار رکعتی را شش رکعت خوندند باید اعاده کنند!! دوباره نماز جماعت با همون جمعیت (منهای اون ده تا بچه) تکرار شد

+ آخ آخ اینقد دلم واسه یه نماز درستو حسابی تنگ شده...
+ خدا رحمت کنه آیت الله بهجت رو، فقط یک بار پشت سرش نماز خوندم ولی نماز بودها!
۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

کتاب به شرط چاقو

 مهمترین پارامتر در اینکه باعث بشه کتابی منو جذب خودش کنه و بخرمش مقدمه یا همون پیشگفتار کتابه. اصلن در خود فروشگاه، مقدمه کتاب را میخونم اگر خوشم اومد کتاب را میخرم و گرنه اگر بهترین نویسنده جهان هم نوشته باشتش و پرفروش ترین کتاب تاریخ هم باشه نگاهش نمیکنم. مگر اینکه مجبور باشم بخونمش مثل کتاب درسی. چون اصولا هنر، طرز تفکر و هدف نویسنده در همون مقدمه خودش را نشون میده. که معمولا بعد از نوشتن کتاب مینویسنش.

+ البته بهترین کتابهایی که تا حالا خوندم و شدیدا دوسشون دارم مقدمه یا همون پیشگفتار ندارند
۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

هعی روزگار!

 هعی روز گار! روز مادر تموم شد ولی یه نفر هم یه تبریک خشک و خالی بهم نگفت! ):

+ به هر حال گردن خیلیا اگر حق پدری نداشتم حق مادری که داشتم!
۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

کارت شارژ

 با عابر بانکت هیچ وقت کارت شارژ نخر، برو سر کوچه اون دستفروش یا اون بغالی هست که کارت شارژ رو به قیمت واقعی میفروشه!؟ آره از همونا بخر. این بیچاره ها زندگیشون رو با فروش همین کارت شارژا میچرخونند. میفهمی که چی میگم؟

+ اینم یجور حمایت از کار و سرمایه ایرانیه دیگه، نه؟
۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

تورم تورم، حمایتت می کنیم!

گفت: اکثر نمایندگان نگرانند چه کسی رییس مجلس میشه، مثلا در مدرسه عالی شهید مطهری جلسه گذاشتند که کی رییس مجلس بشه و این حرفا[1][2][3][4][5]
گفتم: په نه په! میخوای دغدغه هاشون بشه حل مشکلات مردم و درباره چگونگی حل مشکلات مردم جلسه بذارند!؟!

+ به جان مادربزرگم اگر امیر منصور آریا نامزد انتخابات میشد رکورد حداد عادل را میشکوند!
+ بعد میپرسند چرا از سیاست بدت میاد!
۱۸ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

شبیه برگ پاییزی

شبیه برگ پاییزی، پس از تو قسمت بادم خداحافظ/ولی هرگز نخواهی رفت از یادم/خداحافظ و این یعنی در اندوه تو می میرم/ در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم/و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد/و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد/چگونه بگذرم از عشق، از دلبستگی هایم؟/چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم؟/ خداحافظ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی/خداحافظ، به پایان آمد این دیدار پنهانی/خداحافظ، بدون تو گمان کردی که می مانم؟/ خداحافظ، بدون من یقین دارم که می مانی!

+ شیشه قلب مرا شکست دل سنگ نیزه زار تو...
(-_-)
۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

معجزه

اینقد منتظر معجزه نباش/همه فعل و انفعالاتی که در اطرافت میبینی معجزه هستند/ولی اینقدر به دیدنشون عادت کردیم/که خیال برمون داشته باید همین باشه/و غیر از این نمیتونه باشه/یعنی تا بوده همین بوده!/نه عزیز من/ اینطور نیست/.

+ خدا را با خودمون مقایسه میکنیم، فکر میکنیم برای خدا شکافتن رود نیل از افتادن یک برگه درخت سخت تره!
+ عجب حوصله ای دارد خدا! چه نفهمم من!
۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

چرا اینجا مجازی است؟ (بخش ۲)

 پیرو مطالعه کوچه های بغلی و در تکمیل پست قبل لازم دیدم این را خدمتتان عرض کنم که من نمیفهمم چرا مشتاقیم همه چیز را تا این حد جدی بگیریم؟ چرا دنیای مجازی را محدود به وبلاگها و فیسبوک کردیم؟ چرا این همه اصرار داریم دوستان مجازی را واقعی بدانیم؟ البته منظورم آن دوستی هایی نیست که به دنیای واقعی پیوند خورده! نه! دوستی هایی که عمقشان به اندازه جواب ندادن یک کامنت باشد و سپس به قهر منجر شود نباید ما را تحت تاثیر قرار دهد. البته این خطاب به خود من هم هست که گاهی علاقه مند میشوم همه دوستی های مجازی به دنیای واقعی ام متصل شود. ولی دود این توهم به چشم خودمان خواهد رفت. دنیای مجازی ریشه در دنیای واقعی ما دارد قبول! دنیای مجازی بعضا به واقعیت ها متصل است قبول! ولی یادمان نرود که به سایه ها و به دنیای سایه ها دل نبندیم.

+ یادش بخیر وبلاگ دنیای سایه ها (:
+ البته واقعا بعضی دوستان مجازی خیلی نازنین اند *:
۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

چرا اینجا مجازی است؟


چرا اینجا مجازی نباشد وقتی که سایه های اشخاص را میتوان دید و نه واقعیت افراد را!؟ البته بعضی افراد از محدوده مجازی خارج میشوند و به حقیقتی نزدیک مبدل میشوند.

+ همین عنوان را در همسایه های بغلی بخوانید.
+ اینکه نوشته های این عزیزان را دنبال میکنم و میخوانم دُرُست! (تعارف هم نداریم! خواندن نوشته های این همه دوست بیشتر به خاطر اهمیتی که صاحبان آن برایم دارند است که چه افکاری دارند) ولی واقعا به این وبلاگ و محتویاتش ارادت قلبی خاصی دارم که نمیتوانم پنهانش کنم.
+ محبوبترین مجازی ها نزد من دوئل هست و قطعه ۲۶ هست و آهستان و مکتوب دامت برکاته
دلنوشت: دلم برای این و این و اون که باهاش قهرم خیلی تنگ میشه. کاش حداقل یکی پیدا بشه من را با اون آخریه آشتی بده. هعی...
۱۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۷:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

جوگیریات

 مجاهدین خلق از منفورترین جریانات سیاسی ایرانی است که جنایات متعددی را مرتکب شدند. که در فیلم بسیار خوب نفوذی به یکی از این فاجعه ها اشاره ای هم شده. مدتی پیش تصویری در برنامه وبگردی بیست و سی به نمایش گذاشته شد و در پی آن گفتند: "جدیدا تصویری از زنده به گور کردن یک کودک توسط یک زن مجاهدین خلق در فضای نت منتشر شده که اعتراضات فراوانی را در پی داشته است". لازم به ذکر است که خبر این عکس اولین بار توسط خبرگزاری فارس منتشر شد ولی پس از مدت کوتاهی بصورت کاملا بی صدا حذف شد. چرا که خودشان هم فهمیدند این خبر اشتباه است. این ها را گفتم که بگویم ما حتا نسبت به دشمنمان هم حق نداریم ظلم کنیم و یا به آنها دروغ ببندیم. در آخر بخش کوتاهی از فیلم فوق العاده نفوذی را آپلود کردم که اتفاقا عکس فوق را از همین صحنه ها برداشتند.
۱۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

از لر بازی و عرب بازی ملولم انسانم آرزوست

سه راه هست که مهندس فلسفی بتونه با حداکثر آراء وارد مجلس بشه؛
یک؛ اینکه قبل از اسمش کلمه "سید" اضافه کنه: یعنی سید محمد جعفر فلسفی
دو؛ فامیلش را از فلسفی به عربی لری تغییر بده بشه سید محمد جعفر عربی لری
سه؛ در پوسترهای تبیلغاتیش باید عکسی از خودش منتشر کنه که دشداشه پوشیده و یک چفیه قرمز دور گردنشه
و گرنه احتمال پیروز شدنش فقط به این بستگی داره که درصد مشارکت کنندگان از 57 درصد در دور اول به زیر 40 درصد در دور دوم برسه که البته اصلنم بعید نیست، این یعنی پیش بینی من...

+ موضعم درباره شرکت در انتخابات اینطور بود که اینطوری شد.
۱۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۰۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری