به نت که وابسته شدم اما فک میکنم میشه وابسته هم نبود منتها ادم باید تو موقعیتش قرار بگیره.....یعنی دستش از نت کوتاه بشه بلکه کمتر استفاده کنه.منم تو موقعیتش نیستم
پاسخ مکتوب: موقعیت ها توسط خودمون ممکنه که درست بشه
سلام نه من تو دنیای واقعی راحت ترم البته تو دنیای مجازی خیلی راحت بودم اما تا وقتی که کسی منو نمیشناخت و کسی رو نمی شناختم حالا اوضاع فرق داره خیلی هارو شناختم و حقیقت آدمارو خیلی دوست دارم تقریبا کسی نیست که از حقیقت وجودش ناراحت باشم
مرسی از ریز بینی شوما خود بلاگفا قاطی کرده بود بابا تاریخش مال همین امسال بود :دی
من چون وبلاگ های دیگه ای هم دارم پس شاید بشه گفت که ممممم من به این وبلاگ وابسته ترم :) اما اگر مجازیستان نباشد شاید چند روز اولش سخت باشد مثل همان معتادی که بعد از مدتی ترک میکند همان حس را دارم
پاسخ مکتوب: دردوره ترک استخون هات درد هم میکنه آیا ؟
حقته کامنت خصوصی بذارم !! اگه واسه تعداد کامنت این کار رو می کنی !! اما نمی فهمم چه فرقی داره ؟؟ اگه کپی هم بکنی برای من ، من باز هم میام اینجا جواب میدم!! من که کامنت هام رو تائید نمی کنم که بخوام زیرش جواب بدم !! پس دیگه چه فرقی داره جوابم رو اونجا بخونم یا اینجا ؟؟ من فقط واسه این گفتم که سختمه هر جا میرم کامنت میذارم برگردم هی چک کنم ببینم طرف کی میاد و وقتی میاد جواب میده یا نه .... بعد فکر کن طرف بعد سه روز هم میاد فقط یه گل میذاره !
اینکه برام کپی کنی به تیراژ مکتوبت ضربه نمی زنه !!
عدد " سی " رو نباید توی یه عبارت انگلیسی ، فارسی بخونی !! " سی " مینت تو استارت ؟؟؟ باید می خوندی " ترتی " مینت تو استارت !!
در مورد شراب هم .... باید بگم که تقریبا از هر چیزی سعی می کنم یه ذره رو سر در بیارم. از اینکه توی یه بحث ، فقط ِ فقط شنونده باشم متنفرم :)
پاسخ مکتوب: شوخی کردم تیراژ مکتوب را حضور مکرر دوستانم در این خانه مایه سرور و غرور من می شود همین (:
همیشه همه ی چیز هایی که بودند و نیستند نشان بودن بودند و نبودند خوب اصلآ به درک که مرد در تلاطم پلکهای بلند یلدا نرگس آه میکشید و آخرین سیب قرمز دلش را بر بلندای کرسی احساسش یکجا پوست میکند تا بل برآورده شود آرزوی کوچکش تمام سه تارها گیتارها و تکرارهای دلش یکجا شکست
پاسخ مکتوب: آورین آورین