اینجا مشهد است! ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد! بیست و هفتم اسفند ماه. و من ثبت واژه های مهم ذهنم را به نوشتن مطلب جدید ترجیح میدهم.(پست به آینده)


طوفان واژه ها

قلم های شکسته... ثبت نام یارانه ها... اینترنت پر سرعت... ویکی لیکس... میدان کاج... 200 هزار تومان بدهی... میدان تحریریه... حسرت قهرمانی... طوفان گرد و خاک... قالب جدید... پاس گل آقای مورالس... رمز عبور... تحمل قیافه ناراضی من... نماز شکسته... ساعت 25 شب... شریعت شریعتی... هوای سرد... شیعه کشی عادلانه... پشت نگاه هرزه مردم سر تا پا دروغ... فرماسونری... قطعه 26... جدایی نادر از سیمین... پیامک نوروزی... خدایا شکرت که سال 89 رو پیش امام رضا شروع کردم و پیش امام رضا تمومش کردم. حساس ترین سالی که تا حالا گذرونده بودم 88 بود. گمون کنم 90 از اون هم خیلی حساس تر خواهد بود. ضمنا این سال مشخص میکنه آینده ام چه خواهد شد. پس واژه های بعدی احتمالا خیلی مهمتر باشند. کنکور90... طرح سازان آستانه... رسانه ... دانشگاه... حقایق بدون عنوان... خدمت سربازی... جهان 2012... و حرف اول و اخر: ع ش ق........


1. چه حسی داری؟ بهم بگو

2. زیارتم قبول!

3. این چیزایی که تو ذهنته همه ی حقیقت نیست! در طرف مقابلت دریایی هست که واردش بشی میفهمی که تو خیلی چیز ها اشتباه کردی. منتظر یک چیز مهمی باش. که زندگیتو متحول میکنه. (مخاطب خاص نوشت)

4. خداوند...

خدا جون ممنونم ازت. تنهام نذار. خواهش میکنم!

بعدا نوشت: دیروز (۳ فروردین) تولدت بود. تویی که بی نظیری. تولدت مبارک