روز هایی که درگذرند
ثانیه هایی که می آیند
و من ِ از قافله جا مانده
هنوز نگاهم نگاه تو را دنبال میکند
و تو  هم هر دم حال مرا میبینی
و مرا میپایی
ولی ترس!
این واژه بیرحم، مرا میلرزاند
تو که می بینی به جان آمده ام
تو که میدانی درونم قافیه اش را باخته
تو که می دانی !!
با من حرف بزن
به من بگو...
آیا
    اینجا...             امن است؟

همین عنوان را در کوچه های بغلی  بخوانید… چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) ، یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) ، وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) ، بوی باران عطر خاک (باران سادات) ، پرسه خیال (رضوان پری) ، میثاق ( زینب حیدری) ، انتهای بیراهه (ف@طمه) ، حرف های نزدیک ( mEmol ) ، ترخون (مهدی زرین قلم) ، پنجره ( محمد رضا) ، منتظر پرواز ، طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) ، بی تو با تو بودن (سحر،طه) ، مینی تاک (هانیه) ، ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) ، سین عین طا ، جشن بارون (نسرین) ، سپیده دم (محمد مهدی قاضی) ، روزهای من (یک بنده ی خدا) ، روزگــــ شل.غم ـــــار (محمد) ، پسر خاک (ساجد) ، نامه ها (امید حق گویان) ، ما که رفتیم (محمد) ، ملکه نیمه شرقی ، .:ساعت ۲۵:. ، سردار ، به همین زودی (مهشید) ، دری وری های یک کیبورد به دست ، صور اسرافیل (زهرا) ، خانوم مهندس می نویسد ، به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر )

+ خدمتتان عرض شود مدتیه  که میبینم  دوستانم در طرح کوچه پس کوچه ها شرکت می کنند. خب از یه طرف منم حسودیم شد. گفتم مگه من چی کم دارم که تو این طرح شرکت نکنم؟! جوگیر نیستم که هستم! روانی نیستم که بازم هستم! خلاصه اولین پست کوچه پس کوچه ها رو گذاشتم. البته من زیاد ذوق ادبی ندارم امیدوارم قشنگ از آب دراومده باشه و منظورم رو تونسته باشم برسونم.
+ لینک های بالایی رو گذاشتم که برید پست های مشابه را ببینید و احیانا مقایسه کنید. همسایه های من هستنالطفا بخونیدشون.
+ گاهی آدم یه کتابهای میخونه که در ذهنش ماندگار میشندhttp://www.blogsky.com/images/smileys/029.gif. کتاب "بادبادک باز" (خالد حسینی) به نظرم از این جمله است. به صفحه 50 رسیدم.

بعدا نوشت: لطفا این را مطالعه بفرمایید: یادداشت میهمان