شبیه برگ پاییزی، پس از تو قسمت بادم خداحافظ/ولی هرگز نخواهی رفت از یادم/خداحافظ و این یعنی در اندوه تو می میرم/ در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم/و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد/و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد/چگونه بگذرم از عشق، از دلبستگی هایم؟/چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم؟/ خداحافظ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی/خداحافظ، به پایان آمد این دیدار پنهانی/خداحافظ، بدون تو گمان کردی که می مانم؟/ خداحافظ، بدون من یقین دارم که می مانی!

+ شیشه قلب مرا شکست دل سنگ نیزه زار تو...
(-_-)