من هی از خودم می‌پرسم آخه این جوون چشه با اینکه بهترین دانشگاه تهران درس خونده در یک خانواده مرفه بالاشهری بدون داشتن هیچ مشکلی و با داشتن یک کار خوب و راحت و حقوق ثابت هوای خارج رفتن به سرش زده و یه جا بند نمی‌شه! یه کم دقت کردم دیدم ای بابا این که اصلا وارد جامعه نشده با کسی تماس نداره نگو اینقد نشست پای این ماهواره و فیس‌بوک که وقتی می‌خواد بفهمه مشکلات مردم شهرش چی‌ند میره بی‌بی‌سی‌ فارسی نگاه می‌کنه! خو نفهم! اینقد نشین پای اینترنت و ماهواره‌ که دین و ایمان هیچ! مغزت رو هم می‌بازی، بی‌هویت میشی! بابا ول کن این فیس‌بوک کوفتی رو! خاموش کن این ماهواره لعنتی رو! کپک زدی بس که یه جا نشستی و به یک صفحه زل زدی، کمی به مغزت فرصت بده خودش تجزیه و تحلیل کنه، بیچاره مغزت گندید بس که تحلیل‌های صد من یه غاز این خوارج رو به خوردش دادی. برو بیرون قدم بزن بذار یه خورده دود بره تو حلقت یه غباری بره تو چشمت یه کم بدوی؛ مزه زندگی رو بچشی. اصلا بیخیال جامعه یه سر برو پیش پدر مادرت بشین پای درد و دلشون، باشون کمی حرف بزن بذار لااقل پدر و مادرت بشناسنت! بفهما چی درست کردن و قراره آینده رو به چه گوزنی تحویل بدن!

+ معذرت می‌خوام! گیر کرده بود بیخ گلوم |-: