وبلاگ علی سواری

یادداشت، گزارش، تحلیل و روزمره‌نویسی

۱۰۸ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

اقرار میکنم

با صد امید بر در این خانه آمدم / اقرار میکنم که تو خوبی و من بدم

+ جز این تک بیت معروف چیزی به ذهنم نرسید. تقدیم به خودا
+ راستی معذرت بابت تاخییر یه روزه. پیش میاد دیگه (؛
+ خودم و نوشته هام  به زور تو این صفحات جامون شده حالا فکرشو کنید همسایه های بغلیم رو هم بذارم اینجا:دی اینم پارازیت2 که زحمتشو علیرضا کشید (:
+ دقیقا این پنجمین روزه که دارم مثل یه مرد با بیماریم میجنگم الان مهمات کم اوردم اومدم از شما درخواست کمک کنم):
+ میگم تو پست قبل یه التماسی ازتون کردم واقعا عملیش کردید یا رفتید لعنو نفرینم کردید؟ آخ این چند روزه چقد دردو بیخوابی کشیدمS:
+ سعی میکنم تا دو روز دیگه کاملا خوب بشم. فقط دعا یادتون نره(:

۱۰ دی ۹۰ ، ۱۳:۳۱ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

دیفرانسیل

در دوره پیش دانشگاهی یه معلم دیفرانسیل داشتیم وقتی وارد بحث مشتق شد گفتش که تا اینجای کتاب رو من توضیح دادم شما نفهمیدید چی گفتم؛ از اینجا به بعدش رو باز من توضیح میدم ولی نه شما میفهمید چی میگم و نه خودم... 

+ اوووم... یادش بخیر
۰۵ دی ۹۰ ، ۱۲:۴۹ ۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

گل محمدی

دقت کردید تیزترین خارها برای زیباترین و خوشبوترین گل هاست؟ نمونش همین گل محمدی.

+ شما معمولا به خارهای گل توجه میکنید یا زیبایی گل؟
+ گل محمدی عجب ایهامی داره ها (:
+ دیروز برا وبلاگم یک لوگو درست کردم در سطح ال کلاسیکو! اونم ال کلاسیکویی که درش مسی 4تا گل بزنه و کریستین رونالدو 4تا فرصت طلایی خراب کنه و 4تا پنالتی :دی ببینید لوگوی مکتوب رو بعد نظرتون رو دربارش بهم بگید:
ا ینهاش
۰۴ دی ۹۰ ، ۱۴:۰۱ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

وحدت یا اختلاف حوزه و دانشگاه

سازمان روحانیت در مقابل دانشگاه بی بخار! رهبری در حوزه به عهده مراجع تقلید است و رهبری در دانشگاه به عهده خود فرد است. حوزه با پروسه اهدافش را دنبال میکند و دانشگاه در پروژه. حوزه سعی میکند حقیقت نگر باشد و دانشگاه واقعیت نگر. تمام اعتبار و حوزه به خاطر اسلام است و تمام اعتبار دانشگاه بخاطر دانش و تجربه اش. حوزه مقید است و دانشگاه بی قید! حوزویان اسلام گرا هستند و به نظر من اکثر دانشگاهیان ملی گرا. حوزه خدامحور است و دانشگاه انسان محور. نفوذ دانشگاه در جامعه روز به روز وسیع تر میشود و نفوذ حوزه های علمیه در قشری از جامعه روز به روز عمیق تر. حوزه های علمیه ضد غرب اند و دانشگاه ضد عرب. و البته زبان اصلی کتب حوزویان عربی است و زبان اصلی کتب دانشگاهیان انگلیسی. یا بهتر بگویم که حوزه فرهنگ اسلام را که در بین عربها متولد شد را بالاترین فرهنگ میداند و دانشگاهیان زندگی غربیان را عالی ترین و انسانی ترین نوع زندگی میدانند. سنتی ترین قشر جامعه را در حوزه های علمیه میابی و مدرن ترین قشر جامعه را دانشجو. حوزه عوام مردم را بسیار احترام میکند و محور فعالیتش را آنان میداند ولی دانشگاه نخبه ها را محور جامعه میداند و نخبگان را انسان های درجه یک میداند. تعداد طلبه های علوم دینی بسیار کم است و تعداد دانشجویان بسیار زیاد. قدمت حوزه هزار و چهارصد سال است و قدمت دانشگاه در ایران کمتر از یک قرن. حوزه های علمیه را بنیاد گرا میدانند و دانشگاهیان را کثرت گرا. جنس اصلی نگاه حوزه به اطراف خود معنوی است و جنس اصلی نگاه دانشگاه به اطراف خود مادی. حوزه فوق العاده سخت کوش است و دانشگاه فوق العاده راحت طلب. حوزه آرمان گراست و مثلا برای ظهور منجی برنامه ریزی میکنند و آن را عملی میکنند و دانشگاه تا دلت بخواهد دنیا گرا است. حوزه خود را پدر جامعه میداند و دانشگاه خود را فرزند جامعه. حوزه دانشگاه را فرزندی مغرور و خود سر میداند و دانشگاه حوزه را پدرخوانده ای نالایق. قدرت دافعه حوزه بسیار قوی است و قدرت جاذبه دانشگاه از آن قوی تر. ضداستکبار ترین قشر جامعه حوزویان هستند و ضد استبداد ترین قشر جامعه دانشگاهیان.

+ دو روز پیش وحدت حوزه و دانشگاه بود. نمیدانم این وحدت حوزه و دانشگاه چیه و چه کسی برای اولین بار نظریه اش را داد. ولی این واقعیت دارد که زمانی در ایران این دو قشر چیز جدا شده از هم نبودند. مثلا همانگونه که شیخ بهایی یک عالم دینی بود یک دانشمند هم بود. ابو علی سینا در عین اینکه عالم دینی بود پزشکی حاذق بود. و تقریبا در دوره ای همه دانشمندان ایرانی عالم دینی هم بودند. ولی اکنون؟! نمیخوام درباره این دو طیف جامعه به صورت مطلق نظر بدم ولی عقیده من درباره عامه حوزویان و عامه دانشگاهیان این بود که خوندید.

۲۹ آذر ۹۰ ، ۱۴:۴۷ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

زندگی کودکانه

دوس دارم نظرتون رو درباره زندگی کودکانه و خصوصا تصویری زیر بدونم

زندگی کودکانه
+ دیدن تصاویر کودکانه بدجور روح آدم رو جلا میده (:
۲۸ آذر ۹۰ ، ۰۶:۵۰ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

بازیگر

من بازیگر نیستم
                      پدرم هم بازیگر نبود!
اما بسیار دیده ام که با احساس و عاطفه یک انسان بازی می کنند.
نمونه اش همین...
فقط همین را بگویم که تصمیم گرفتم دیگر بازیچه کسی نشوم.

بگذریم! داشتم چه میگفتم؟ ها!!! ادامه مطلب راحتمابخوانید

+ همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید
+ اعضای کوچه پس کوچه ها این لینک رو حتما ببینند. یه سوپرایزه :دی

ادامه مطلب...
۲۵ آذر ۹۰ ، ۱۶:۵۳ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

کربلا اینجاست

http://shahnematollahi.persiangig.com/koocheha/koocheha.28.jpg

نه عزیز دلم. اینجا کربلا نیست. کربلا بهشت اعظمه. نمایشگاه عجایب عالمه. هیچ جا مثل کربلا نیست. و همینطور هیچ روزی مثل روز عاشورا نیست.

      همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید:
     چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) /  میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) /حرف های نزدیک ( مرمری) /  ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز /  طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) /  بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون(نسرین)  / روزهای من (یک بنده ی خدا) / رضــا دل(محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم(محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ??:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل(زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی ( علی) / زنبور ( علی ) /امروزه / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) /با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)//Always in All Ways /وبکده (فاطمه)/میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره) /دادارآباد (حیدری هائی)/پرسه در باران

۱۱ آذر ۹۰ ، ۱۷:۳۰ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

حال همگي ما خوب است

   سلام؛ حال همگي ما خوب است، دردي نيست. ملالي نيست. آب زلالي در كنارمان جاري است. هر چه مي خواهيم هست. هر چه هست را ميخواهيم. و همينك كه اين نامه را برايتان مي نويسم نسيم خنكي در حال وزيدن است. نه سرد است و نه گرم. نه مرطوب و نه خشك. اما در همين بهشت؛ گاه به گاه دلم ميگيرد. انگار جاي خالي لبخندي كم است. دم به دم دلم ميسوزد برايتان. شمايي كه بدون خدمتي نيك مي خواهيد بهشت را  بر زمين برپا كنيد. ديگران را پرهيز ميدهيد اما خود پروا نداريد. آبادي را از ته دل براي ميهنتان ميخواهيد ولي ياس و ناميدي را گسترش ميدهيد. خطاي خود را كوچك، و براي كساني كه مرتكب خطاي كوچكي شوند سخت نگرانيد. بيش از حق خويش توقع دارد. بزرگان را كوچك ميكنيد و كوچكان را ميپرستيد. در بينيازي مست  و مغرور ميشويد و به نفع ديگران و به زيان خود هرگز حكم نميكنيد. عدالت را دوست داريد و به نفع ظلم حركت ميكنيد. بي اخلاقي را اخلاق مي انگاريد و خدا را جز در مواقع سخت نمي خواهيد...

(نامه اي از يك شهيد گمنام!)

 + براي روشنايي است كه مينويسم، اگر هميشه و همه جا تاريك بود هرگز نمي نوشتم.

لطفا دوستانمون، كه مطلبي با همين عنوان دارند را هم بخونيد.

     چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) /  میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) /حرف های نزدیک ( مرمری) /  ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز /  طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) /  بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون(نسرین)  / روزهای من (یک بنده ی خدا) / رضــا دل(محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم(محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ??:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل(زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی ( علی) / زنبور ( علی ) /امروزه / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) /با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)//Always in All Ways /وبکده (فاطمه)/میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره) /دادارآباد (حیدری هائی)/پرسه در باران

۲۷ آبان ۹۰ ، ۱۷:۳۰ ۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

یه لقمه نون حلال

در این وضعیت تخم مرغی، دیگر لقمه حلال هم از گلویمان پایین نمی رود. یک لیوان آب قند لطفا"

پ.ن: چند روز پیش که تلفن همراه برادرمو زدند فهمیدم که دزدی یک بیماری هم هست و همیشه به فقر ربط نداره. آخه بی وجدان با یه خنجر از پژو پارست پیاده شدی که یک نفر رو تهدید به مرگ کنی بخاطر یک گوشی؟

+ میدونم طرح جدید قالب وبلاگم قشنگ شده :دی

 

همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید :

چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) / یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) / وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) / بوی باران عطر خاک (باران سادات) / پرسه خیال (رضوان پری) /  میثاق ( زینب حیدری) / انتهای بیراهه (ف@طمه) /حرف های نزدیک ( مرمری) /  ترخون (مهدی زرین قلم) / پنجره ( محمد رضا) / منتظر پرواز /  طنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه) /  بی تو با تو بودن (سحر،طه) / مینی تاک (هانیه) / ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) / سین عین طا / جشن بارون(نسرین)  / روزهای من (یک بنده ی خدا) / رضــا دل(محمد) / پسر خاک (ساجد) / نامه ها (امید حق گویان) / ما که رفتیم(محمد) / ملکه نیمه شرقی / .:ساعت ??:. / به همین زودی (مهشید) / دری وری های یک کیبورد به دست / صور اسرافیل(زهرا) / خانوم مهندس می نویسد / به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) / پرسش های علی ( علی) / زنبور ( علی ) /امروزه ( سیروس خلیلی ) / خدا - عشق - امید ( زهرا ) / دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) / وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) / مرد کاغذی (ابراهیم ) / زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) / امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) /با طعم توت فرنگی(توت فرنگی)//Always in All Ways /وبکده (فاطمه)/میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio)/فتوسنتز کرفس / رهگذر (ستاره) /دادارآباد (حیدری هائی)/

۱۴ آبان ۹۰ ، ۱۰:۳۰ ۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری

زندگی به سبک عاشقی



زندگي به سبك عاشقي يا عاشقي به سبك زندگي؟ كدوم؟
حالا هر چي! بعضي وقتا بايد بلد باشي بدون عشق هم زندگي كني.
و گاهي وقتا هم بايد بلد باشي بدون زندگي عاشقي كني.  نه؟

كاملا مرتبط: هيچوقت تو چشماي يه پسر نگاه نكن ، پسرها حس ششم ِ قوي و البته حس ِ تخيل قوي تري دارن!

 همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید :

چه صبری دارد خدا (سجاد رامشت) | یادداشت های اتفاقیه (یوسف شیروانیان) | وقتی دلم تنگ می شود (مژده شاه نعمت الهی) | بوی باران عطر خاک (باران سادات) | پرسه خیال (رضوان پری)میثاق ( زینب حیدری) | انتهای بیراهه (ف@طمه) | حرف های نزدیک ( مرمری)ترخون (مهدی زرین قلم) | پنجره ( محمد رضا) | منتظر پروازطنز تلخ، قهوه اسپرسو (ما، ریحانه)بی تو با تو بودن (سحر،طه) | مینی تاک (هانیه) | ذهن مرا دنبال کنید (محمد الف) | سین عین طا | جشن بارون (نسرین)  | روزهای من (یک بنده ی خدا) | روزگــــ شل.غم ـــــار (محمد) | پسر خاک (ساجد) | نامه ها (امید حق گویان) | ما که رفتیم (محمد) | ملکه نیمه شرقی | .:ساعت ۲۵:. | به همین زودی (مهشید) | دری وری های یک کیبورد به دست | صور اسرافیل (زهرا) | خانوم مهندس می نویسد | به قلم آنها که به بهشت نمی روند ( سحر ) | پرسش های علی ( علی) | زنبور ( علی ) | امروزه ( سیروس خلیلی ) | خدا - عشق - امید ( زهرا ) | دلواپسی هایم زیر باران ( یوسف ) | وب نوشت های یک دانشجو ( مرتضی طاهری ) | مرد کاغذی (ابراهیم ) | زمزمه ی قاصدک های بی خبر(زری) | امید قلب ما روزی مثال نور می آید(مرصاد) | با طعم توت فرنگی(توت فرنگی) | Always in All Ways |میدونم یکی هست که همیشه حواسش به منه (the scorpio) | فتوسنتز کرفس | رهگذر (ستاره)

۳۰ مهر ۹۰ ، ۰۷:۵۲ ۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی سواری