سخنی با شما

+  این پست موقتیه! بعدا حذفولیده خواهد شد! (البته شاید حذفولیده نشود! بستگی به حسش دارد که بیاید یا نیاید!)

اعدام!

     اینکه بعضی ها بعضی دیگه رو به مرگ محکوم میکنند رو شدیدا محکوم میکنم! همین

_{ــ حرف دلتو با من راحت بزن! ما با هم دوست میمونیم. مطمئن باش!}

واژه ای در قفس است

یاران من!

با شما سخنی دارم!

سخن من از اهل فسق و فجور "نیست"

سخن من از فرهیختگانی است که داعیه روشن ضمیری دارند.

سخن از آنانی "نیست" که اسلام آورده اند اما در جستجوی حقیقت ایمان نیستند!

سخن از آنانی است که پرده حیا را دریده اند و به جنگ با انسانیت انسان آمده اند.

سخن این "نیست" که دیکتاتور مآبانه پی آزادی میگردند!

سخن این است که چگونه افرادی که هنوز در اسارت تعصبات کورکورانه هستند می خواهند آزادی ما را تامین کنند؟!

سخن این "نیست" که [فقط] برای رسیدن به قدرت از آزادی دم می زنند!

سخن این است که اینان خود در اسارت اند.

دلخوش اند که سنگ آزادی را به سینه میزنند.

واژه ای که در قفس پی معنای حقیقی خود است!

قفسی که انسان برای خود ساخته است.

انسانی که اصالت خود را حیوانیت میداند.

حیوانیتی که در بند شیطان است.

این همان زندان است!

تو آزادی را برای جسمت می خواهی و من برای جان

آزادی تو زندان روح و فطرت من است.

کنج فراقتی، خارج از قفس، در حین پرواز، به دروغ آزادی پی بردم. وقتی که دیدم بندی نازک و لطیف تو را به هر کجا که می خواهد می کشد!

دلخوشی به پرواز و هوایی آرام و لبخند بیگانگان و شعار های زیبایی که بر زبان تو جاری است. اما ریشه اش در دل نیست، در باد است.

ولنتاین!

     ولنتاین روز شهوت است

                   نه     ع...ش...ق !

آمدم که بگویم...

این خانه کوچک

این سنگر

این معبر

این گودی در دل من

در ذهن تو

این رقص اعداد تکراری و خسته کننده صفر و یک

این جملات برهم تکیده شده پر از حرف

در کنج زمان

در پست های من

در نظرات تو

فریاد است

غوغاست...

صدای پرمحبت خدا را میشنوی؟

و حرف زدن آرام علی؟

و خوش زبانی دوستان!؟

... حرف هایتان را می شنوم 

نگاه هایتان را دنبال میکنم

دست هایتان را میبوسم

اشک هایتان را پاک میکنم

و در آغوشم جایتان میدهم

لبخند بزنید!

من به جای شما گریه میکنم...

^{ـــ خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان}

^{ـــ آمین}

untitled

از حکایت پرسش های بی جواب خسته ام!

می خواهم حکایتی دیگر برایتان تعریف کنم

گمنام

       بینام!

^{+ هر چه خواستید نامش را بگذارید.}

تناقض!

یه حالی دارم این روزها

نه آرومم نه آشوبم

به حالم اعتباری نیست

تو که خوبی منم خوبم

منبع

حسین عشق منی!

ای پادشه خوبان...

                      ــ کدام پادشه یی این همه گدا دارد؟ ــ

تو همچو منی هزار ها داری ...

     ... ولی بدان که گدایت در این جهان فقط تو را دارد

 

^{+  چه غرور انگیز است از تو گفتن، از تو شنیدن، از تو دم زدن ...}

رمز عبور

ای روشنی صبح به مشرق برگرد / ای ظلمت شب با من بیچاره بساز

تو یه چیزی رو میدونی ....

میدونی یه چیزی هست ولی نمی تونی توضیحش بدی.

ولی اونو حس میکنی

و در تمام طول زندگیت اونو احساس می کردی.

یه جای کار این جهان می لنگه، اما تو نمی دونی چیه. ولی هست ...

مثل خورده شیشه ای تو ذهنت. تو رو دیوونه میکنه.

_{قسمت اول: (بررسی وضعیت جهان کنونی)}

_{http://www.kalam.tv/fa/video/58342/index.html}

_{قسمت دوم: (انسان و ایمان بر اساس تکنولوژی فکر و شگفتی آفرینش)}

_{http://www.kalam.tv/fa/video/59460/index.html}

امیدوارم مفید و موثر باشه ، امیدوارم یه هفته وقتی که براش گذاشتم هدر نرفته باشه، امیدوارم خوشتون بیاد، امیدوارم زحمتی که براش کشیدم هدر نره، دوس دارم همه ببیننش، دوس دارم همه دانلودش کنند تا حس کنم کارم مفید بود.

تا آخر سال به خاطر درس و بعضی مشغله ها پست جدید نمیذارم. ( شایدم تا کنکور سال آینده!!  یعنی یجورایی این تیر خلاصه!)

اگه خوشت اومد و دوس داشتی بنرشو تو وبت بذار. (کدش تو ادامه مطلب هست)

تابعد

درون سینه آسایش ندارم ... (خیر سرم شاعر شدم!)

منم مجنون منم آن عبد آبق

همان حیران و سرگردان سابق

همان مردی که عمرش را تبا کرد

عزیزش را فدای یک خطا کرد

همه دم حال وضعم پرتبو تاب

خیالاتم پر از افکار نایاب

***

ببین آشفته گشته وضع و حالم

ببیین بشکسته بالو بی قرارم

دمادم این بود ورد زبانم

بسوزم یا بسازم تا نبازم

قسم خوردم بسوزم یا بسازم

نبازم عهد خود را تا جوانم

***

درون سینه آسایش ندارم

نیستان را به آتش میکشانم

ز بس من فکر دیدار تو هستم

حریم تو شده فکر و خیالم

بیا ای نازنین ای باد و بارون

منو با قطره خونم نلرزون

منو از آتش عشقت نترسون    

بیا وقتش شده؛ من رو بسوزون
بیا وقتش شده من رو بسوزون

^{بیا وقتش شده من رو بسوزون}

حلال زاده به داییش رفته

جهت تبریک عید قربان و تنوع! یه کلیپ از خواهرزاده عزیزم گذاشتم.(تابستون گذشته)

^{size:  1.67 MB}

_{+ بزرگ بشه اخلاقش میشه مثله من! شنیدی که میگن حلال زاده به داییش رفته!؟! آره اینه!}

پست پایینی یادتون نره!

کل کل! !!

پسره: نمیدونم چرا تحمل یه زن سخته! اصلا نمیدونم چرا خلق و خوی شما دخترا یجوریه!

دختره: چجورِیــــــــــــه؟!؟!

پسره: نمیدونم! یجوریه! ببخشید ها! هیچیتون شبیه آدمیزاد نیست!

دختره: (سعی میکنه آرامش و خونسردیش رو حفظ کنه مثلا!) اخلاق ما دخترا خیلی بهتره از شما پسراست! ما دخترا وقتی حرف نمیزنیم یعنی داریم عمیقا به چیزی فکر میکنیم ولی شما پسرا وقتی حرف نمیزنید یعنی حرفی برا گفتن ندارید. ما دخترا وقتی برا پسری اس ام اس می دیم یعنی داریم بهش میگیم همیشه به یادشیم ولی وقتی یه پسر هر روز به یه دختر اس ام اس بده یعنی برا همه دوستاش فوروارد کرده! وقتی یه دختر به یه پسر میگه دلش براش تنگ شده یعنی تو دنیا کسی به اندازه اون براش عزیز نیست ولی شما پسرا وقتی به یه دختر گفتید دلم برات تنگ شده یعنی تصمیم گرفتید برا یه هفته حداکثر باهاش بمونید. وقتی که دختری به پسری بگه دوستت دارم یعنی عاشق پسره شده ولی وقتی پسری بگه دوستت دارم یعنی اولین بارش نیست! و اخرین بارش هم نیست! ثابت شده دخترا پایبندتر از پسران. ثابت شده دخترا بیشتر برا احساساتشون ارزش قائل اند ولی پسرها برا احتیاجاتشون. دخترا معمولا دنبال برابری اند ولی پسرها همیشه می خوان خودشون رو برتر نشون بدن، همیشه دخترا دنبال حقوق از دست رفته خودشون بودند و هستند ولی پسرا همش دنبال اثبات حقانیت خودشونند! و...

پسره: خبه! خبه! چه چونه ای هم داره! اتفاقا من بخاطر همین خصوصیت هاتونه که میگیم هیچیتون شبیه آدمیزاد نیست! حالا هی بگو نه! با این روحیات عجیب غریبتون! برید خودتون رو اصلاح کنید! کی می خواید آدم بشید؟

دختره:

پسره:

+ می خواستم متن رو از زبان اول شخص بنویسم (یعنی خودم) ترسیدم به من وصله های ناجور بزنند!

بیچاره شکم سلف

مقدمه 1: همبرگر تو بازار قیمت های مختلفی داره. که اونو متناسب با درصد خلوصش میسنجن (معمولی 30%، ممتاز 60%، مخصوص 75% و ویژه 85%). وزن هر بسته همبرگر 500 گرمه.

مقدمه 2: میانگین قیمت همبرگرهای مذبور تو بقالی سرکوچه 2000 تومان هست. و کاراخانه اونارو کمتر از 2000 تومان به مغازه ها داده تا چیزی هم عاید مغازه دارا بشه.

مقدمه 3: میانگین قیمت گوشتهای موجود در بازار 5 هزار تومانه.

نتیجه گیری: اگه قیمت 1 کیلو همبرگر 4 هزار تومان باشه (با میانگین 62 درصد خلوص! این ناخالصی هاش هم منو کشته!) اونوقت 620 گرم گوشتی که در 1 کیلو همبرگر استفاده شده درمیاد  حدودا 2500 تومان یعنی میشه کیلویی حدودا 4 هزار تومان.

خلاصه: گیج نشید! منظورم این بود که عقلا، شرعا، منطقا، اخلاقا، وجدانا و...  تولید همبرگر واسه کارخانه ها نمیصرفه هیچ! بابت هر بسته همبرگر کلی ضرر هم میکنند!!!! بدون احتساب سایر هزینه های تولید همبرگر! اگه فقط قیمت گوشتشو بسنجیم اینه! و الا قیمت 1 کیلو همبرگر باید بیشتر از قیمت 1 کیلو گوشت ارزون باشه.

تست کنکوری: چجوریاست!؟

 الف: گوشت مصرفی آنها با گوشت مصرفی عامه مردم متفاوت است!

 ب: ای پدر سوخته! وزارت بهداشت را زیر سوال میبری! بگم بیان پدر پدر پدر پدر تو دربیارن؟

 ج: یحتمل کارخانه ها به علت خرید گوشت به صورت عمده از تخفیفات ویژه ای برخوردار باشد.

 د: زرشک! همه موارد غلطه

سایر احتمالات رو شما بفرمایید! بلکه روشن بشم گیر قضیه کجاست.

ته نوشت: بیچاره شکم سلف ...

_{پروفایلمو دیدی؟}

profile

+ پست جدید نذاشتم بجاش پروفایل گذاشتم! (حال میکنی شاعر شدم؟)

+ سحرناز، درگذشت مادر بزرگتو تسلیت میگم، غم آخرت باشه

+انتصاب بجا و شایسته ی لعبت الملوک، به ریاست اداره شعر و طرب همایونی را به کلیه هنرمندان و شاعران تبریک می گویم.

+ فعلا همین!